نویسه جدید وبلاگ
متن نویسه.بســــم الله الرحمـــن الرحــیـــم
بنام خـــداونــد بخشایشگر مـــهربان
شد غدیر خم مــُلی آورد پیر می فروش
زد بلند آواز جبریل امین از نوش نوش
گفتمش نارم توان درک حی لایموت
گفت اینک نی ســــتان ومٍــی بـــنوش
در میان مردما ن برخواست بانگ لا شریک
ساز و آهنگ اَ ناالحق گوش گوش
تا رسید از جانب یزدان سروش
آیه « الیوم اَکملتُ َلکم »آمد به گوش
مـــُــل نگوخمخانه ای از مظهر تــوحید بود
کرد بر مــردان عــالم نوش جـــوش
حیــدر کــرار ساغر بــود وساقی هور بود
جرعه هر خورد از مــُـل شـد خـموش
وقت عیـش وعــشـرت ، آخــر چون رسی
باده ِء وحدت زدست خاتــم مــرسل بنـــوش
می زد آهنگ هوالمحبوب کوس
در شریـــعــت روز وشب یکسر بکوش
خــُم خــُــمار آمد خروش آمد خموش
می شود روزی«طریقت»هم انوش
مِــهر تابان ولایت شد نمایان روز عید
چلچراغ عشق وایمان شد فروزان روز عید
شد جهان روشن زانوار امیر الموءمنین
چلچراغ معرفت در عشق و ایمان روز عید
خوان احسان وکرم گسترد یزدان تا کند
عالمی رابرسراین سفره مـهمان روز عید
بَه چه غوغائی بپا گــردیــد در این آبگیر
موج شادی می زنددرقلب انسان روز عید
از جهاز اشتران شد منبر بر پایقین
برسر دست نبی تهلیل گویان روز عید
جان درون سینه مالآ مال وهوش ازتن برفت
تاکه شد قرآن ناطق عین قرآن روز عید
سینه پاک پیمبر شد یقین ار بوتراب
آیه «بلغ» چونازل شد زیزدان روز عید
وحی «اکملتُ لَکم»آورد جبریل امین
گفت:آوردم پیام ازحی سبحان روز عید
دست حق را تا محمّدهمچو جان بالاگرفت
شدنمایان نور حق آئینه گردان روز عید
تاعلی شد جانشین خاتم پیغمبران
آن علی شد وارث پیغمبران روز عید
« هرکه من مولای اویم این علی مولای اوست»
این ندا پیچیددرگوش نیاکان روز عید
خاطر اهل ولایت زین اشارت مطمئن
نا امید ازرحمت حق گشت شیطان روز عید
از نبوت شد صــدور آئین اسلام عزیز
تا قیامت شد ولایت را نگهـــبان روز عید
چون زصدق وراستی آید سوی این آبگیر
باش چون پاکیزگان پاکیزه دامان روز عید
در حقیقت شد مسلمان هرکه مسلم شدبه دین
دست بیعت با علی می داد سلمان روز عید
ای «طریقت » همچوسلمان باش نیکوزن قلم
دست بیعت با ولایت دادسلمان روز عید
سلام دوستان خوبم مقدمتان گلُـــــباران آدرس های زیر جهت
اطلاع خدمت شما ارائه می گردد. عیدتان مبارک
ویرایش هفدهم/ آبان/هزاروسیصدونود/ اصــفهــان
نویسه جدید وبلاگ
متن نویسه...نویسه جدید وبلاگ
متن نویسه...بسم رب المهدي
سلام اي مهربان دل
سلام اي آيه زيباي هستي
چگونه به چهره دلرباي تونظر بيافكنم؟!
در حالي كه
قلب من سياه سياه است
چگونه بخواهم از اعمال بد من بگذري؟!
در حالي كه
خود بهتر از از آن باخبري
مولا جان
قلم بر پهنه كاغذ نمي چرخد
چون او نيز
همچون دل سياه من
نمي داند براي محبوب ترين عالم
چه بنويسد...........
اقا جان’مولاي من
از كدامين تبار خواهي آمد
و كدامين جمعه’جمعه سبز
ظهور توست..............
كي نواي زيبا و دلنشين "انا المهدي"
گوشهاي ما را نوازش خواهدكرد
مي دانم....
تو خود بيشتر و بهتر از ما
منتظر هستي.......
منتظر ظهور و حضور
در ميان آدمياني كه به تو عشق مي ورزند
منتظر عدل وداد.........
نویسه جدید وبلاگ
متن نویسه...


نویسه جدید وبلاگ
. سازچنگش . ساز چنگش
نه به هرزبان گشایم سر زلف مشک رنگش
نرسـدبه دست هرکس سخن دهان تنگش
چو نبات در دهانم بزدای طبع سـردم
زلبم عتاب بر کش که شود زدوده زنگش
سـر زلف او بگیرم ز لبش به کا مرانی
رخ خوب او گشـایم به لبان شوخ شنگش
ملکوت ابروانش فکند خدنگ آتـش
چه وزین برآمد ،آمد به قرین وزن سنگش
چوزآ فتاب تابان همه سنگ لعل سازد
به هر آن کو نتابد تو بدان شیشـه منگش
چومرا نما ند ه آهی چو زلال نغـز نابی
نه سر ستیز دارم، نه مصاف با. خدنگش
به بیان ما «طریقت » تو به نغمه کن شعاری . نفسی بزن که باشد به قرین ساز چنگش
نویسه جدید وبلاگ
متن نویسه...http://uouo44.persiagig.com uouo44.persiangig.com http://khosar.persiagig.com http://taright.blogfa.com
خلدستا نیـم
یاد او را وام دارم ، نوش کن این جام را در ره خمخا نه باید ، در هوا نه گام را
ای که در هستی مقیمی یا که همراه منی دا ستا نی گویمت از آن جم و این جام را
جا م کیخـرو چه باشد ؟ جام معبود ازل جا م سـرمد تا ا بد آن راحت آرام را
یاد هر نام آوری می آ ید اندر صفحه ای پر تلا طم صحنه ها کی پختـه سازد خام را
جام رنگین است این زیبا کنار رنگرنگ پیر خّلدِستا نیم فرمود این پیغام را
ای بشـر در پیشگاه جام معبودازل باز کن چشم بصیرت رشته کن هر دام را
رستی از د ا م بلا وارستی از دام هوا در ره خمخانه حا صل می شود این وام را
گر به ا مید ش برآرم زیر لب ا سرا رد ل فعل لا یعقل بود افعا ل خا ص و عام را
انتظارش در سـر و در سینه یادش می کنم تا در آید در دم و روشن کند ایام را
پیر" خلدستا نیـم"فرمود این بیت غزل باعصا بردار گا م و برگزین بهنام را
«بوی جوی و جـــویبــار آید همی »
بوی جوی و جـــویبــار آید همی یاد خــان خوانسار آید همی
خوان لطفـش جنت روی زمین یاد گار ا ز کــردگار آید همی
یاد گار از کــردگارماندگار دم به دم در روز گار آید همی
غرش و فـــریاد ابر آسمان از یمین و از یسار آید همی
قاصدکهاچون سبکبالان دوست مژده فصل بهار آید همی
فرودین شد فرودین شد فرودین از دمن صوت هَزار آید همی
نغمه های بلبل و گلــزارها نغمه حنانه ای از کوهسار آید همی
ناله می پیچدبه هر اندیشه ای چون ندای آبشار آید همی
قمریان با چَه چَه و آهنگ خوش چون نوای چنگ و تار آید همی
شمــع ما میلرزد از پروانه ای رقص شمع بی قرار آید همی
لاله های سرنگون خوش مرام در بهـــاران یاد یار آید همی
شُرشُر آب است گویا رهسپار عمر ما چون جویبار آید همی
از درون خاک پر فیضش چنان بهره های بی شمار آید همی
مرده باید زنده گردد بی درنگ گر چومن در این دیار آید همی
نصفهان شد معدن علم وهنر در جهان از خوانسارآیدهمی
چون طریقت شرح وصفش را سرود گفت : شاید ماندگارآید همی
هر که خواهد جاودان باشد چو خضر چون طریقت خوانسار آید همی
سلام دوستان خوبم مقدمتان گلباران و عیدتان مبارک
ویرایش 10 آبان 1390 – اصـــفــــــهان
http://uouo44.persiagig.com http://taright.blogfa.com
http://kholdestan.blogfa.comkholdestan89@yahoo.com